زندگی در نور

اول- هدفمند بودن (افحسبتم انما خلقناکم عبثا)دوم-بازی بودن دنیا (انما الدنیا لعب ولهو وزینه وتفاخر بینکم)سوم-بازی دوسر برد (احدی الحسنیین)(مامور بودن ودریافت پاداش برای انجام وظیفه نه رسیدن به نتیجه)چهارم -خالص برای خدا (اارباب متفرقون خیرا ام الله الواحد القهار)پنجم-معجون جبر واختیارششم_ذکر(بجای اوهام منفی) ومن اعرض عن ذکری فان له معیشته زنکاهفتم-نیکوکاری وکمک به ناتوانتر ها(ومما رزقناهم ینفقون)هشتم-امکان پاک کردن گذشته بد در هرلحظه(توبه)توبوا الی الله توبه نصوحا)نهم-ملاک ارزش انسان( نه به رنگ ونژاد وقیافه وپول ومدرک وپست و....) ان اکرمکم عندالله اتقیکمدهم_مفهوم مصیبت وصبر( ولنبلونکم بشی من الخوف والجوع ونقص من الموال والانفس و......)یازدهم -مفهوم توکل وتلاش (وتوکل علی اللهوکفی بالله وکیلا)دوازدهم-ارزش دانایی (یرفع الله الذین آمنوا منکم والذین اوتو العلم درجات)سیزدهم-تشویق به سبقت همراه با تعاون در کارخیر(واستبقوا الخیرات)(تعاونوا علی البر والتقوی)چهاردهم -طبیعت گردی وسفر توام با خرد ورزی واندیشه(سیرو فی الارض فانظرو ا کیف کان عاقبه المکذبین)(سنریهم آیاتنا فی الافاق والانفسپانزدهم-اعتدال در مصرف(کلو واشربوا ولاتسرفو)شانزدهم-جاودانگی (جنات تجری من تحته النهار خالدین فیها)هفدهم-یادمرگ به منزله موتور محرک(ذکری الدار)هیجدهم-پاداش حتی به افکار ونیات خیرو جزا فقط به کردار بدنوزدهم -دعا هم تلقین مثبت هم تفبیت خواسته ها هم جذب نیروهای مثبت بیستم -اخلاف مداری + نوشته شده در  جمعه سوم فروردین ۱۴۰۳ساعت 12:32&nbsp توسط ali   |  زندگی در نور ...ادامه مطلب

قانون جاذبه که مورد تایید عقل وفیزیک هست وهیچ کس هم مسخره اش نمی کند را که دیده ویا کدام ابزار فیزیکی مستقیما اثبات کرده است>جاذبه را به خاطر قانون از اثر پی به موثر می بریم باور داریم غیب چیست؟غیب چیزی ست که وجود دارد اما با فیزیک دیده ومستقیم اثبات نمی شود با این حساب عالمی غیبی قابل اثبات است + نوشته شده در  دوشنبه دوم بهمن ۱۴۰۲ساعت 10:58&nbsp توسط ali   |  زندگی در نور ...ادامه مطلب

هرکس می خواهد در رشته های انسانی مطالعه کند یا نظریه بدهد ابتدا لازم است تکلیف خود را با دین روشن کند .چون دین مجموعه کامل جهان بینی ست وراه حل همه معماهاومجهولات را ادعا می کند .در واقع اگر دین را بپذیری سایر فلسفه وفرضیات نه منزلتی دارند نه ضرورتی .علوم انسانی در سایه دین مسیر مجزایی از علوم انسانی منفک می پیماید.حتی راه حلهای روانشناختی انسان با دین وبی دین بسیار متفاوت خواهد بود .جایی که از معانی صبر وامتحان وپاداش وعدالت معاد محور بحث می شود تا جایی که بشر خودش تنهاست وپس از مرگ نیست است . + نوشته شده در  شنبه پانزدهم مهر ۱۴۰۲ساعت 8:49&nbsp توسط ali   |  زندگی در نور ...ادامه مطلب

تصور کنید داشته های ما در زندگی یک دریاست.ما ماهیان بازیگوش اغلب در سطح اوقات می گذرانیم ودغدغه ها وتلاشمان در سطح است .خوب است لا اقل گاهی این ناسپاس را به اعماق ببریم .تا لذت داشته های واقعی خود را بچشدحیات ،سلامت ،امنیت ،خانواده ورزق کافی نعمتهای اصلی وعمیق مورد فراموشی ست وما در کف روی دریای زندگی فکر وذکرمان شده برتری جویی وحسرت ومسابقه ومقایسه....زندگی در سطح زندگی ابلهانه ایست. + نوشته شده در  چهارشنبه نوزدهم مهر ۱۴۰۲ساعت 10:21&nbsp توسط ali   |  زندگی در نور ...ادامه مطلب

آقای منسون در کتاب پر فروش وزیبایش به نام (هنر رندانه به تخم گرفتن) اشاره می کند که همیشه دنبال انگیزه برای کاری نگرد گاهی دست زدن به یک کار خودش انگیزه آور است واین چرخه کار انگیزه کار محصول را به راه می اندازد .یاد شعری از حضرت مولانا افتادم :اندرین ره می تراش ومی خراش تادم آخر دمی غافل نباش دوست دارد یار این آشفتگی کوشش بیهوده به ازخفتگیهمان که در فرهنگ اسلامی هم بیکاری ملعون ومبغوض پروردگار است .همان که حتی اگر هیچ کاری هم نداری بجای خیالبافی واوهام زدگی به ذکر گویی حق مشغول باشی . + نوشته شده در  یکشنبه بیست و سوم مهر ۱۴۰۲ساعت 12:24&nbsp توسط ali   |  زندگی در نور ...ادامه مطلب

با مطالعه نظرات فلسفی وتفسیری اساتید سروش وبازرگان والبته اضافات وکسورات نفس وعقل خویش مدتی به این اعتقاد رسیدم که دعا کردن به مفهوم از خدا چیزی را خواستن تا انجام دهد چندان وجهه ندارد .چندی پیش با دقت در حکمت (هرآنچه بترسی به سرت خواهد آمد) والبته اضطراب محصول آن طی مطالعه ای به قانون جذب ودفاع اهل فضل از این حکمت رسیدم.خلاصه که مخیلات وباورهای ذهنی می تواند اثرات ملموس مادی را جذب سرنوشت کند.خدا پدرتان را بیامرزد لا اقل میشود گفت باور به دعا باور به اثر کردار در سرنوشت نوعی قانون جذب است واینکه خداوند شاید ار همین طریق دعاها را برآورده کرده پاداش وجزای دنیوی بدهد. + نوشته شده در  یکشنبه بیستم آذر ۱۴۰۱ساعت 13:51&nbsp توسط ali   |  زندگی در نور ...ادامه مطلب

دوستی سطح بالا دارم همون با کلاس ،که اگربه خداوجزا ودعا واینا اشاره کند گمان می کند سطحش پایین می آید وشایدهم خیلی هایش را دور از عقل معاصر می دانداما به شدت به اثر گذاری کائنات وامور فراماده ومیدان انرژی افراد وفانون جذب باوردارد وطوری از آنها می گوید که تجربه شان کرده.موردی ندارد اسامی فرق کرده مفاهیم همان است ولی لزومی ندارد اسامی را عوض کنیم .خب رفیق من به جای این که بگویی کائنات رفتار تورا می بیند وبراساس آن سرنوشت ها یا فرصت هایی را در پیش پای تو می گذارد بگو خدا شاهد است واجر محسنین را ضایع نمی کند.نمی فهمم تورا. + نوشته شده در  یکشنبه بیستم آذر ۱۴۰۱ساعت 18:12&nbsp توسط ali   |  زندگی در نور ...ادامه مطلب

با شتابی شگفت به مرگ نزدیک می شوم این راز سربه مهر .مرگ پایان باشد یا آغاز ابدیت بیاورد یا فنا ترسناک باشد یا محبوب قطعی ترین حقیقت هر زندگیست.واندیشیدن به این ناگزیر راز آلود نیروزاست وسستی آور تضادی نیست بلکه انگیزه من را برای اسلوب خاصی از زیستن می افزاید ورخوت وتردید فزاینده ای در سبک خاصی از بودن .واین مغایرت است که نوسان ومواج بودن احوال من را توجیه می کند .جایی از موج که در غفلت از روز رفتن هستم رفتار واوهام خاصی دارم وهنگام که به یادش می افتم در سوی دیگر موج افکار وکردار دیگر.ومن نمیدانم که اندیشیدن مدام به موعد کوچ بهتر است یا تلاشی بلیغ در فراموش کردن آن برای آرام جان.گو که در روایات به یادآوری مرگ سفارش گردیده اما دانش امروزی چندان باورش نداردویادی اینچنین در تلاش مستمر آدمیان ورقابت مرگبارشان برای پیشی گرفتن وجمع کردن ونشان دادن که خوب نیرویی برای پیشرفت آدمیان شده مانع بزرگیست.آدم امروزی با انکار خیالی مرگ وسعی مجدانه در فراموش کردن کوچ وآذوقه اش سخت در برترشدن ولو به قیمت آرامش وتا سرحد جنون وجان در همین اقامتگاه نقد است والحق که پیشرفت هم کرده چون اصولا او پس اندازی نباید بکند وهرچه هست همین جا جمع میشود وخرج .پایان را مثل اصغر آقا فرهادی باز می گذارم تابعد... + نوشته شده در  پنجشنبه دهم شهریور ۱۴۰۱ساعت 9:55&nbsp توسط ali   |  زندگی در نور ...ادامه مطلب

ظریفی ذهن ما را به لیوانی نیمه پر از آب و بالطبع نیمه پراز هوا تشبیه می کرد که آب زلال افکار مثبت و هوا افکار پوچ ومنفی است اگر لیوان از آب خالی شود لاجرم از هوا پر می شودآدمی هر چه دارد وندارد از ذهن خود دارد خیلی  از ماخیال می کنیم که تفکر می کنیم حال آنکه تفکر یک فرآیند تعریف شده است ومااغلب ذهنمان بی آنکه بخواهیم وبدانیم پر شده از خیالپر از حسرتها ترسها کینه ها حسد ها و...و....پس باید بکوشیم نیمه خالی را با صرف نیرو واراده پر از افکار مثبت کنیم تا از خیال در امان باشیمیاد خدا محور همه افکار خوب استیادی از جمال وبرکت وشکر وعظمت وامید ودوستی وبخشیدن وحسابرسی وتنهانبودن وصبر ودستگیری وسعی وعدالت و...اگر یاد از قلب سرچشمه بگیرد که چه بهتر واگر نشد لااقل زبان  ولایه سطحی ذهن که درگیر ذکر باشد لیوان پراست وافکار منفی جایی برای ورود ندارند + نوشته شده در  چهارشنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۹ساعت 10:11&nbsp توسط ali   |  زندگی در نور ...ادامه مطلب

به گمانم روزگاری انسان آنقدر رشد می کند که دیگران را قضاوت نکند ویا لااقل برای قضاوت بجای دیگری بنشیندزمانی که بشر دست از مسابقه مزمن بی فرجام با هم نوع می کشد وتنها به فکر جلوزدن از دیروز خویش استزمانی را تصور کن که زندگی برای آدمها مقصد نباشد یک راه باشدزمانی که (بودن) ارزش نیست (شدن) مهم استداشته ها ملاک خوبی نباشد بدست آوردن ها محک شودوزمانی که معلولیت یعنی قلب بیمار ، قلب حسود، بخیل و... + نوشته شده در  چهارشنبه نوزدهم آذر ۱۳۹۹ساعت 10:19&nbsp توسط ali   |  زندگی در نور ...ادامه مطلب